ضریب جینی عالی با جیب خالی؛ سرگرمی پَر!
اکرم رضائی نژاد
پایگاه خبری افق و اقتصاد – هزینه تفریح برای خانوارهای ایرانی طی یک سال اخیر بسیار بالا رفته به نحوی که تفریح در خانوار با کاهش روبهرو شده و بنا بر آخرین گزارش اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران، سهم هزینه تفریحات و سرگرمی در سبد هزینه خانوار شهری ۱.۶ و خانوار روستایی ۱.۳ درصد بوده که کمترین هزینه را در میان سایر هزینهها به خود اختصاص داده است.
همچنین براساس این گزارش، سهم تفریحات و سرگرمی نسبت به دو دهه گذشته کاهشی ۶۰ درصدی داشته است.
برای بررسی سهم تفریح، سرگرمی و شادی در کشور نیازی نیست که یک اقتصاددان یا فیلسوف باشید. با یک حساب سرانگشتی، میتوان به افزایش هزینه های زندگی و درآمد ناکافی برای پوشش آنها پی برد.
در سال های اخیر به دلیل مشکلات متعدد اقتصادی کشور و وجود تورم مزمن، هزینه خانوارها رو به افزایش بوده است. با افزایش نرخ تورم، هزینه های خوراکی و غیرخوراکی خانوارها نیز افزایش می یابد. این در حالی است که برخی از هزینه های غیرخوراکی مانند مسکن و انرژی جزو نیازهای اولیه مردم است و نمی توان آنها را از سبد خانواده حذف کرد، اما برخی از هزینه های غیرخوراکی مانند هزینه های سرگرمی، تفریح و خدمات فرهنگی، روزبه روز در سبد خانوار کمرنگتر میشوند.
ایران بیشترین هزینه مسکن را در سبد خرید خانوارها در بین کشورهای همسایه دارد
سهم هزینه مسکن از درآمد خانوار در ایران به ۳۸ درصد رسیده است. این در حالی است که این شاخص در کشورهای همسایه رقم بسیار پایینتری نسبت به ایران دارد. بهعنوان مثال، سهم هزینه مسکن از سبد خانوار در ترکیه طی سال ۱۴۰۱ تنها ۱۲ درصد از درآمد خانوارها را به خود اختصاص داده است.ایران بیشترین هزینه مسکن را در سبد خرید خانوارها در بین کشورهای همسایه دارد.
دادههای استاتیستا statista نشان می دهد در سال ۱۴۰۱ عربستان پس از ایران بیشترین هزینههای مسکن را دارا بوده؛ سهم هزینههای مسکن از درآمد خانوارها در این کشور ۲۶ درصد از سبد خانوار را تشکیل می دهد.
پس از عربستان کشورهای امارات، کویت، عراق، قطر و عمان نسبت برابری در این زمینه دارند و سهم هزینههای مسکن در این کشورها از سبد خانوار ۲۳ درصد اعلام شده است.
ارمنستان با سهمی ۲۰ درصدی رتبه بعدی را در بین کشورهای همسایه داراست و در این بین ترکیه تنها سهمی ۱۲ درصد دارد.
بر اساس این دادهها کشورهای اروپایی ۲۴ درصد از درآمد خود را صرف هزینههای مسکن میکنند، اما در این بین ایالات متحده وضعیت بهتری دارد و ۱۸ درصد از درآمد خانوارها در آن به مسکن اختصاص یافته است.
همانطور که بررسی شد، در حالی که هزینههای مسکن در ایران به سمتی پیش میرود که سهمی ۴۰ درصدی از درآمد خانوارها را به خود اختصاص خواهد داد، کشورهای همسایه در سال ۱۴۰۱ حتی مرز ۳۰ درصد را نیز لمس نکردهاند البته این در حالی است که در کلانشهر هایی مانند تهران برخی از خانوارها مجبورند تمام درآمد خود را به هزینههای مسکن اختصاص دهند و در نهایت برای امرار معاش به دنبال منبع درآمد دیگری باشند.
کاهش ضریب جینی همزمان با کاهش قدرت خرید!
در همین حال به رغم ادعای دکتر فرزین رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر بهبود شاخص ضریب جینی به مدد یارانه های کالایی و ثبت کمترین میزان ضریب جینی در کف ۱۳ ساله اخیر، داده های موجود آماری نشان می دهد که در خردادماه امسال نسبت سبد غذایی تعیینشده توسط وزارت رفاه به حداقل دستمزد به ۵۴درصد رسیده که افزایش ۲درصدی نسبت به اردیبهشتماه داشته است.
بر این اساس میتوان گفت یک خانوار ۴نفره که حداقل حقوق دریافت میکند، باید به صورت ماهانه بیش از نیمی از درآمد خود را صرف خرید مواد غذایی کند.
از آنجا که بسیاری از خانوادهها هزینههایی مانند پرداخت اجارهبهای مسکن را نیز در سبد خود دارند، تامین سبد خوراکی استاندارد برای بسیاری از خانوارها امکانناپذیر شده است. سهم سبد غذایی مذکور از حداقل حقوق خردادماه سال ۱۴۰۲ معادل ۵۷درصد بوده که این به معنای کوچک شدن سبد هزینه ها خانوار و حذف بسیاری از هزینه های دیگر مانند هزینه های تفریح و سرگرمی است.
شادی در جیب مردم جا نمی شود
با این اوصاف کم پیش می آید که خانواده ها بتوانند در یک ماه به سینما و تئاتر بروند یا هر هفته به رستوران ها و مراکز تفریحی بروند. در واقع هزینه های اولیه زندگی مانند مسکن، خوراک و پوشاک به قدری سرسام آور است که امکان سایر هزینه های زندگی مانند تفریح را از خانواده ها گرفته است.
اگر محبوبترین و پر بسامدترین تفریحهای تابستانی بچهها را پس از تعطیلی مدارس شامل کلاس های ورزشی، آموزش زبان، کلاس های پرورش خلاقیت و یا حتی رستوران رفتن بدانیم، چقدر این تفریحات با افزایش قیمت روبهرو شدهاند؟ در ادامه این گزارش قیمتهای مراکز ورزشی شهرداری را بررسی کردهایم که به نوعی کمترین نرخ برای برگزاری کلاسهای ورزشی است و به این ترتیب کمترین میزان هزینه برای تفریحهای تابستانی را تخمین زدهایم.
حداقل هزینه کلاس های ورزشی چقدر است؟
قیمت کلاس های شنا متفاوت است. یک دوره آموزش شنا به ۱۰ جلسه نیاز دارد که قیمت آن از یک تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و لوازم موردنیاز آن نیز حداقل ۲۵۰ هزار تومان است.
بنابراین حداقل هزینه یک ماه این کلاس یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان است که کمترین مبلغ معمولا برای آموزش مقدماتی تا تکمیلی برای آموزش ۴ رشته معروف شنا بوده و برای دورههای پیشرفتهتر، این مبلغ بهتدریج افزایش خواهد یافت. حالا اگر فرزند شما شنا بلد باشد و فقط بخواهد از استخر برای تفریح استفاده کند، این هزینه از ۶۷ هزار تومان تا بیش از ۱۰۰ هزار تومان متغیر است.
ورزش های رزمی امروزه یکی از ورزش های مورد علاقه کودکان است، برای تکواندو ۳۰۰ تا ۵۵۰ هزار تومان و برای کاراته حداقل ۲۷۰ هزار تومان بهمنظور ۸ جلسه قیمتگذاری شده است، البته برای هرکدام باید لباسهای مخصوص درنظر گرفته شود که لباس کاراته حداقل ۲۹۰ هزار تومان و برای تکواندو از ۳۵۰ تا ۹۹۵ هزار تومان است. برای کلاس ژیمناستیک نیز قیمتها برای ۸ جلسه از ۲۸۰ تا ۴۳۰ هزار تومان متغیر است.
فوتبال به عنوان محبوبترین ورزش جهان، طرفداران زیادی در میان کودکان و نوجوانان نیز دارد. ثبتنام کودکان در مدارس فوتبال نیز در این سالها بین خانوادهها رقابتی شده است.
قیمت کلاس فوتبال از یک تا ۲ میلیون و ۵۰۰ است. این هزینه جدای از مبلغی است که افراد برای لباس، جوراب و گرمکن میپردازند که رقمی بین ۳۰۰تا ۵۰۰هزار تومان است؛ بنابراین ثبتنام کودکان در مدارس فوتبال با احتساب شهریه ثبتنام، هزینه کلی کلاسهای فوتبال و نیز پوشاک و هزینههای جانبی چیزی در حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تمام خواهد شد. البته کلاس فوتسال متفاوت است و قیمت کمتری دارد و حداقل از ۵۰۰ تا یک میلیون تومان است.
دوچرخه سواری همواره از مهمترین تفریحات تابستانی است که هزینه بالایی را برای خانوادهها دربردارد. قیمت دوچرخهها از یک میلیون و ۴۲۰ هزار تا ۶۵میلیون و بالاتر از آن است. بیکیفیتترین دوچرخههای سایز ۱۲که برای کودکان استفاده میشود از یک میلیون و ۴۲۰ هزار تومان قیمتگذاری شده است.
حداقل هزینه برای کلاس های تابستانی چند؟
این روزها زیاد میشنویم که باید خلاقیت بچهها را پرورش داد و این خلاقیت از مدارس فراتر رفته و به کلاسهای اوقات فراغت هم رسیده است، هزینه ۱۰ جلسه کلاس پرورش خلاقیت هنری کودکان ۹۹۵ هزار تومان است. کلاس خط یا خوشنویسی از ۷۵۰ تا یک میلیون و ۵۳۰ هزار تومان در ۲۴ جلسه است.
آموزش زبان سالهای سال است که به عنوان کلاسهای تابستانه استفاده میشود، هرچند شاید امروز دانشآموزان در زمان مدرسه هم این کلاسها را بروند. در تابستان ۱۴۰۳، یک آموزشگاه معروف در شهر تهران هزینه ثبتنام ۱۰ جلسه برای کودکان و بزرگسالان را از حداقل ۶۸۰ تا ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان قیمتگذاری کرده است.
از طرفی دیگر به دلیل قیمت بالای وسیله بازی، خانواده ترجیح میدهد که با خرید یک موبایل یا پلیاستیشن خیال خود را برای چندین و چند سال از نزدیک شدن به فروشگاههای بازی راحت کند که قیمت پلیاستیشن نیز کمتر از ۱۲میلیون و ۴۰۰ نیست.
همچنین تصور کنید بخواهید یک وعده فرزندتان را به رستوران ببرید و این را یک برنامه تفریحی درنظر بگیرید. یا اصلا در یک سفر تفریحی او را به شهربازی و… ببرید. حداقل هزینه شما ورودی، رفتوآمد به آن محل، هزینه خوراکی یا یک وعده غذا و بلیت چند بازی است. مثلا هزینه ورودی به پارک آبی اوپارک (تهران) ۳۵۰ هزار تومان، پارک آبی آب و تاب قم ۲۳۰ هزار تومان، شهربازی قهرمانان از ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان، باغ وحش ۱۰۰هزار تومان است.
تبعات گرانی سرگرمی
همین یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که تفریح به تدریج در حال کمرنگ شدن و چه بسا حذف شدن از برنامه و سبد خانوار است که در نتیجه شادی و نشاط نیز کاهش خواهد یافت، به همین دلیل باید نگران آسیبهای آن و فشارهای روانی به فرزندان خانوارها بود.
همزمان با کاهش سطح شادی و نشاط، شاهد بهبود سطح انزوا و بی اعتمادی اجتماعی و همچنین افزایش سطح تنش، پرخاشگری و خشونت در روابط بین افراد هستیم. همچنین بر اساس برخی آمارها و نظرات کارشناسان، به نظر می رسد انواع بیماری های روانی مانند افسردگی و برخی بیماری های روانی در حال افزایش است.
در چنین شرایطی معمولاً جامعه شناسان می گویند که ما با مشکلات اجتماعی روبرو هستیم نه فردی. به عبارتی یک موضوع اجتماعی و عمومی است و این بحث را باید در مقیاس کل کشور دید و این وضع نگران کننده است.
دستیابی به امنیت نسبی در زمینه مادی و معیشتی زندگی اولین عاملی است که می تواند به سهم تفریح در سبد خانواده بیفزاید و در نهایت آرامش و سپس شادی را تامین کند. اگر نگران برآورده شدن این سطح از نیازهای خود باشیم، بعید است که بتوانیم تفریح کنیم. به عبارت دیگر، کسی که نگران تأمین مسکن و نان روزانه برای خود و خانواده اش است، ممکن است برای مدتی این مشکلات را فراموش کند، اما پس از مدتی دوباره این مشکل روح و روان او را تحت تأثیر قرار می دهد.
در جامعهای که اقتصاد آن سالهاست از رکود و تورم همزمان رنج میبرد و تامین پایدار مایحتاج اولیه زندگی بهویژه مسکن، برای بخش فزایندهای از طبقه پایین و حتی متوسط بسیار سخت، ناامیدکننده و نگرانکننده است. وقتی این نیازها برآورده نشود، شادی وجود نخواهد داشت و تنها غم، استرس، ناامیدی و عصبانیت وجود خواهد داشت.
تفریح و آموزش از حقوق اولیه و شهروندی هر خانواده به ویژه دانش آموزان است. تورمی که ما با آن مواجه هستیم بسیاری از خانواده ها را از نیازهای اولیه آموزشی و فرهنگی مانند کتاب و … محروم کرده و این نیازها را از سبد بسیاری از خانوارها حذف کرده است، اما نگرانکننده است که رفتن به یک استخر و یا کلاس ساده فوتبال برای بسیاری از اقشار متوسط جامعه غیر قابل دسترس باشد چرا که خلاء آن از همان سنین کودکی در اذهان فرزندانشان باقی میماند.