شغل هست، اما کافی نیست!
اکرم رضائی نژاد
رئیس مرکز آمار ایران در جدیدترین گزارش خود از نرخ بیکاری کشور در سال ۱۴۰۳ خبر داد که با ارقام نگرانکنندهای در خصوص اشتغال در میان جوانان همراه است.
به گزارش پایگاه خبری افق و اقتصاد، غلامرضا گودرزی، رئیس مرکز آمار ایران، در نشست شورای عالی اشتغال دولت چهاردهم به بررسی وضعیت اشتغال کشور در سال ۱۴۰۳ پرداخت. او نرخ بیکاری را ۷.۶ درصد اعلام کرد و گفت که این رقم در میان جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله، به بالای ۲۰.۱ درصد میرسد.
وی همچنین اظهار کرد که نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ۱۵ سال و بیشتر در سال جدید، ۴۱ درصد است و دولت باید برنامههای ویژهای برای افزایش این نرخ داشته باشد.
نرخ بیکاری جوانان بخشی از آمار نگرانکنندهای است که نشاندهنده وضعیت نامناسب این بخش از جامعه است. با توجه به اینکه جوانان به عنوان قشر فعال و پویا میتوانند نقش مهمی در توسعه اقتصادی ایفا کنند، این نرخ بالا میتواند به مشکلات اجتماعی و اقتصادی سوژهای برای مسئولان تبدیل شود.
گودرزی با تأکید بر لزوم حمایت از مشاغل روستایی و کارآفرینی در این زمینه، تصریح کرد: «حمایت ویژه از افراد با قابلیت تولید و کارآفرینی میتواند به کاهش نرخ بیکاری کمک شایانی داشته باشد.»
اشتغال ناقص: واقعیتی چالشبرانگیز
در کنار نرخ بیکاری، موضوع دیگری که این روزها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، اشتغال ناقص است. براساس آمار منتشر شده، در زمستان ۱۴۰۳، ۱ میلیون و ۸۷۹ هزار نفر در شرایط اشتغال ناقص قرار داشتند. اشتغال ناقص به وضعیتی اطلاق میشود که فرد به دلیل کمبود فرصتهای شغلی، کمتر از ۴۴ ساعت در هفته کار میکند، با این حال همچنان آماده و مایل به کار بیشتر است.
دلایل افزایش اشتغال ناقص
از دلایل اصلی این پدیده میتوان به کاهش تقاضا برای نیروی کار تماموقت اشاره کرد. بسیاری از کارفرمایان، به ویژه در صنایع کوچک و متوسط، به دلیل وضعیت اقتصادی موجود، نیروی کار پارهوقت یا دارای قراردادهای موقت را ترجیح میدهند. این نوع اشتغال نه تنها به کاهش درآمد افراد منجر میشود بلکه امنیت شغلی آنها را نیز به خطر میاندازد.
در این راستا، افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید نیز از عوامل مؤثر در پدید آمدن شرایط اشتغال ناقص هستند. افرادی که به دنبال تأمین نیازهای اولیه خود هستند، ناچار به پذیرش مشاغل کمدرآمد و حتی چند شغل در کنار هم میشوند. همچنین، بررسیها نشان میدهد که ۳۷.۵ درصد از شاغلین ۱۵ ساله و بیشتر، بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار میکنند که نشاندهنده فشار بیرویه بر نیروی کار است.
پیامدهای اشتغال ناقص
اشتغال ناقص تنها به لحاظ اقتصادی تبعات منفی ندارد؛ بلکه آثار اجتماعی و روانی قابلتوجهی نیز به همراه دارد. افراد شاغل در این وضعیت ممکن است دچار احساس ناکارآمدی و نارضایتی شغفی شوند. این احساسات به ویژه در جوانان و فارغالتحصیلان که انتظارات بالاتری از بازار کار دارند، به شدت نمود پیدا میکند.
بسیاری از آنها، به دلیل نداشتن دسترسی به شغلهای پایدار و مزایای قانونی، تحت فشار قرار میگیرند. به همین دلیل، افزایش همکاری میان دولت، کارفرمایان و نیروی کار برای دستیابی به یک بازار کار متعادل و پایدار امری ضروری به نظر میرسد.
رویکردهای پیشنهادی
برای مقابله با مشکلات بازار کار و کاهش اشتغال ناقص، نیاز به اقدامات موثری است. ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و ارتقاء سطح مهارتهای کارگران از جمله راهکارهای بنیادین و اصولی در این زمینه به شمار میرود. همچنین، لازم است قوانین حمایتی کار تغییر یابد تا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود و نیروی کار پشتیبانی گردد.
در این میان، بسیاری از کارفرمایان با استناد به ماده ۵۱ قانون کار، قوانینی را که به حقوق کارگران مربوط میشود، نادیده میگیرند. این ماده تصریح میکند که مجموع ساعات کار در هر هفته نباید از ۴۴ ساعت تجاوز کند. اما با این حال مشکلاتی در زمینه عدم رعایت این قوانین وجود دارد و بسیاری از کارفرمایان از ارائه خدمات و مزایای قانونی به نیروی کار خود خودداری میکنند.
در نهایت، وضعیت بیکاری و اشتغال ناقص در ایران نیاز به توجه و برنامهریزی جدی دارد. مسؤولان باید به همراهی و همکاری بیشتری در این خصوص بپردازند تا با ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و کاهش فشار بر نیروی کار، راهی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم و رشد اقتصادی کشور پیدا کنند.
آمادگی برای برنامهریزی و همکاریهای بین بخشی از جمله اصلیترین ارکان رسیدن به این هدف هستند. فقط از طریق یک رویکرد جامع و اتخاذ تصمیمهای منطقی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی، میتوان انتظار تغییرات مثبتی در بازار کار داشت.