تعامل رسانه های اجتماعی و افسردگی
محمود رحمانی
پایگاه خبری افق و اقتصاد- فعالیت در رسانه های اجتماعی بطور ناسازگاری با افسردگی پیوند خورده است بنابراین بررسی وجود ارتباط بین محرک های خاص فعالیت با افسردگی و چیستی مکانیسم های احتمالی مورد اهمیت قرار دارد.
یک پژوهش پنج عامل ذهن آگاهی را به عنوان میانجی های بالقوه بین فعالیت های رفتاری، عاطفی و شناختی در رسانه های اجتماعی و افسردگی بررسی کرده است. در این پژوهش به شرکت کنندگان (بین ۱۷ تا ۲۴ ساله) که یا در دانشگاه و یا بوسیله رسانه های اجتماعی (ردیت، فیس بوک و اینستاگرام؛ ۳۷۱ N=) یافت شدند، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، مقیاس مشغولیت در رسانه های اجتماعی برای جوانان(SMES-A) و پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-8) که جهت اندازه گیری افسردگیست، داده شد.
وجه آگاهی در ذهن آگاهی بطور معناداری رابطه میان هر سه مؤلفه فعالیت در رسانه های اجتماعی (رفتاری، عاطفی و شناختی) را با افسردگی میانجیگری کرد. به علاوه، وجوه قضاوت نکردن، نداشتن واکنش و توصیف ذهن آگاهی، بطور معناداری مؤلفه فعالیت عاطفی و افسردگی را میانجیگری کردند. نتایج نشان دادند که ذهن آگاهی یک مکانیسم مهم در ارتباط بین فعالیت در رسانه های اجتماعی و افسردگی است. بکارگیری درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی (MBIs) می تواند در کمک به آموزش چگونگی فعالیت آگاهانه و مثبت در رسانه های اجتماعی سودمند باشد.
نگرانی عمومی و عمده ای مبنی بر پیوند بین استفاده از رسانه های اجتماعی و اثرات روانشناختی منفی، به ویژه افسردگی، وجود دارد (Twenge، Joiner، Rojers و Martin، ۲۰۱۷). اگرچه، پژوهش ها تصویر پیچیده تری را نشان می دهند. برخی مطالعات همبستگی، مستقیما استفاده از رسانه های اجتماعی را به افسردگی پیوند داده اند، که شامل مطالعاتی می شوند که این الگوها را طی زمان آزموده اند. به علاوه در پژوهش دیگری چنین دریافت شد که کاهش استفاده از رسانه های اجتماعی، افسردگی را کاهش داد، که این امر نشان دهنده یک ارتباط علت و معلولی بالقوه است (Hunt، Marx، Lipson و Young، ۲۰۱۸). هرچند، یک متاآنالیز که توسط Seabrook، Kern، و Richard (2016) انجام شد، نشانگر نتایج درهمی در ارتباط بین استفاده از رسانه های اجتماعی و افسردگی بود. آنان دریافتند که رابطه بین استفاده مشکل ساز از رسانه های اجتماعی و افسردگی متنوع بوده و این ارتباط به کیفیت تعامل های رسانه های اجتماعی بستگی دارد. مطالعه دیگری که اخیرا انجام شده است نیز هیچ رابطه ای را بین زمان استفاده از رسانه های دیجیتال و سلامتی جوانان نشان نداد (Orben و Przybylski، ۲۰۱۹).
همچنین Davila دریافت که صرفا مقدار استفاده از رسانه های اجتماعی بر افسردگی تاثیرگذار نیست بلکه کیفیت تعامل های رسانه های اجتماعی نیز با افسردگی رابطه دارد. بنابراین، چگونگی سپری کردن زمان در رسانه های اجتماعی، انگیزه و محرک افراد و نوع فعالیت و ذهنیت آنان هنگام فعالیت در رسانه های اجتماعی از عوامل مهمی است که در افسردگی تاثیرگذار است. اینها مسائل مشخصا مهمی هستند که امروزه باید آزموده شوند چراکه استفاده از رسانه های اجتماعی به علت پاندمی ویروس کرونا بطور چشمگیری طی دو سال گذشته افزایش یافته است.