چرا اسراییل به جولانی حمله کرد؟

ما برای نجات برادران دروزی‌مان و برای نابودی باندهای رژیم سوریه وارد عمل شده‌ایم ، این جمله ای است که نتانیاهو درست در زمان حمله به دمشق آن را در تلویزیون اسرائیل اعلام کرد. حمله ای که اسرائیل به کاخ ریاست جمهوری و مناطق از دمشق انجام داد تا حکومت جولانی را وادار به عقب نشینی از مناطق دروزی ها کند.

به گزارش پایگاه خبری افق و اقتصاد ، سناریو ها چیست؟ میتوان گفت که پروژه جولانی، یک ساختار امنیتی مهندسی ‌شده‌ است، نه یک گروه خودجوش تروریستی محدود ،وقتی جولانی از دل القاعده جدا شد و ناگهان تبدیل شد به رئیس‌ جمهور موقت سوریه پشت پرده ‌اش معلوم بود! آمریکا و اسرائیل به دنبال ساختن یک جایگزین ظاهراً اسلامی و بومی برای بشار اسد بودند و در این پروژه از روحیات جاه طلبانه اردوغان هم بهره بردن حمله جولانی به سویدا، در ظاهر یک حرکت خودسرانه از سوی رئیس‌ جمهور خودخوانده سوریه به نظر می‌رسد، اما در لایه‌ های پنهان، ماجرا پیچیده‌ تر از آن است و میتوان چند سناریو برای آن لحاظ کرد.

اساساً جولانی محصول طراحی امنیتی اسرائیل در اتاق‌ های فکر تل‌آویو بود، نه برای ساختن یک قدرت مستقل در سوریه، بلکه به ‌مثابه ابزاری حلقه به گوش، برای پیشبرد پروژه‌ های تل‌اویو در خاک سوریه . اما حالا این مهره‌ دست ‌ساز دارد از مسیر طراحی ‌شده خارج می‌شود.  دروزی ها خود را «موحدون» می نامند و قائل به یکتاپرستی مبتنی بر ادیان ابراهیمی هستند. اما با وجود آنکه برگرفته از آیین اسماعیلیه هستند، خود را مسلمان نمی دانند. در عین حال رگه هایی از باطن گرایی اسماعیلیه و رازآلودگی در آنها همچنان وجود دارد. به علاوه پیروان آنها همانند یهود از طریق خون و نژاد منتقل می شود. آنها یک اقلیت مذهبی-فرهنگی در خاورمیانه‌اند که با جمعیتی حدود ۱.۵ میلیون نفر، عمدتاً در لبنان، سوریه، اسرائیل و بخش‌هایی از اردن زندگی می‌کنند. آیین دروزی ریشه در دوران خلافت فاطمی دارد، اما با گذر زمان به مذهبی بسته و مستقل با آموزه‌هایی فلسفی، رازآلود و به‌شدت درون‌گرا تبدیل شد. باور به تناسخ، یگانگی مطلق خدا، و محدود بودن دسترسی به متون مقدس تنها به خواص دینی، از ویژگی‌های اصلی این آیین است، که شباهت زیادی به آیین یهود دارد. جامعه دروزی در اسرائیل جایگاه ویژه‌ای دارد. برخلاف بسیاری از جوامع عربی، بیشتر دروزی‌ها خود را اسرائیلی می‌دانند و به دولت اسرائیل وفادار هستند. این وفاداری از طریق خدمت اجباری مردان دروزی در نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) نشان داده می‌شود. این موضوع باعث شده که دروزی‌ها به عنوان پلی بین اکثریت یهودی و اقلیت عربی در اسرائیل عمل کنند. به رسمیت شناختن دروزی‌ها به عنوان یک جامعه مذهبی مستقل در سال ۱۹۵۷ توسط دولت اسرائیل نیز نشان‌دهنده جایگاه خاص آن‌ها در ساختار سیاسی این کشور است در زمانی که دروزی‌ های شمال اسرائیل بخش مهمی از ارتش این رژیم را تشکیل می ‌دهند به‌ معنای تهدید داخلی ارتش صهیونیستی است.  دروزی‌ها دارای هویت فرهنگی متمایز هستند که اسرائیل از آن حمایت کرده تا ادعا کند جامعه‌ای متنوع اما متحد دارد. سیاست‌ها و برنامه‌هایی برای ادغام دروزی‌ها در جامعه اسرائیل با حفظ میراث فرهنگی آن‌ها اجرا شده است. این حمایت به حفظ تعادل اجتماعی و نمایش اسرائیل به عنوان کشوری که به حقوق اقلیت‌ها احترام می‌گذارد، کمک کرده است. دروزی‌ها در کشورهای اطراف فلسطین اشغالی مانند سوریه و لبنان حضور دارند. حمایت اسرائیل از دروزی‌ها، به‌ویژه در سوریه یک حرکت استراتژیک تلقی می‌شود. این حمایت به اسرائیل کمک می‌کند تا متحدان منطقه‌ای پیدا کند. این موضوع به‌ویژه به دلیل پیوندهای قومی با دروزی‌های اسرائیل و نگرانی‌های امنیتی اهمیت دارد.به طور کلی، دروزی‌ها به دلیل وفاداری سیاسی، مشارکت نظامی، نقش اجتماعی و اهمیت استراتژیک برای اسرائیل ارزشمند هستند. این جامعه نه تنها به امنیت و ثبات داخلی اسرائیل کمک می‌کند، بلکه در سطح منطقه‌ای نیز به عنوان یک عامل مهم در سیاست خارجی رژیم عمل می‌کند. بنابراین حمله جولانی به دروزی‌ های سویدا، می‌تواند باعث تحریک دروزی‌ های داخل اسرائیل شود، و اسرائیل چنین تنشی در بین سربازانش را به مصلحت نمیداند و ترجیح میدهد به سربازان جولانی حمله مستقیم داشته باشه و افسار جولانی رو بکشد . برای همین نتانیاهو برای مهار جولانی، مستقیماً وارد میدان میشود، نه به ‌خاطر دروزی‌ های سوریه، بلکه برای حفظ  تعادل و آرامش ارتش خودش که همین حالا هم با بحران فرار از خدمت و چن ددستگی و خودکشی مواجه است.  اما دو سناریوی دیگر هم قابل طرح‌است:

 اول: این بی ‌ثباتی ممکن است برنامه ‌ریزی ‌شده از سوی خود اسرائیل باشد. تل‌آویو سال‌ هاست سودای ایجاد منطقه حائل در عمق خاک سوریه را در سر دارد، و چه بهانه‌ ای بهتر از حمایت از اقلیت دروزی؟ همان دروزی‌ هایی که بخشی از ارتش اسرائیل را تشکیل می‌ دهند. ت حریک‌ احساسات قومی و مذهبی، ایجاد ناامنی و جنگ، و سپس مداخله نظامی به ‌بهانه محافظت، فرمولی‌ است که اسرائیل بارها در مناطق دیگر هم اجرا کرده  است .

 دوم: این بحران ممکن است صرفاً یک ابزار انحرافی برای نجات کابینه در حال فروپاشی نتانیاهو باشد. نخست ‌وزیری که زیر فشار دادگاه ‌های فساد اقتصادی و مالی قرار دارد، همواره در لبه پرتگاه سیاسی، بارها در گذشته نشان داده که برای فرار از دادگاه، بحران می ‌سازد. از آتش‌ افروزی در غزه گرفته تا مواردی دیگر  حالا هم در زمانی که با استعفای مقامات و قوت گرفتن احتمال فروپاشی کابینه مواجه شده، حمله جولانی می‌تواند بخشی از همین بازی برای انتقال افکار عمومی به تهدیدهای امنیتی و خریدن فرصت برای تغییر شرایط  باشد.  اساساً وقتی سیاست‌ مدار رذلی مثل نتانیاهو پشت ماجرا باشد، هیچ بحرانی تصادفی نیست و هر سناریویی قابل تصور است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا