ارز نیمایی حذف شد؛ اقتصاد ایران در میانه تغییرات و چالشها
زهرا افشاری
پایگاه خبری افق و اقتصاد – حذف ارز نیمایی، یکی از تصمیمات اقتصادی مهمی بود که تأثیرات گستردهای بر بازارهای مالی، اقتصادی و تجارت بینالمللی خواهد گذاشت. این اقدام بهعنوان بخشی از سیاستهای اقتصادی جدید دولت، با هدف کاهش نوسانات ارزی و کنترل تورم انجام شد.
به گزارش پایگاه خبری افق و اقتصاد، ارز نیمایی (نظام یکسان نرخ ارز) سیستمی بود که بهمنظور تنظیم بازار ارز و اختصاص منابع ارزی به واردات کالاها و خدمات ضروری طراحی شد. این سیستم تلاش میکرد تا با کنترل نرخها، موازنهای در بازار ارز کشور به وجود بیاورد و مانع از نوسانات شدید در ارز آزاد شود. از جمله اهداف آن میتوان به کنترل نرخ تورم و حمایت از تولیدکنندگان داخلی اشاره کرد.
اما به دلیل تعدد نرخهای ارز در بازار و به تبع آن، افزایش فساد و رانتخواری این ارز حذف شد. مسئولان بر این باور بودند که ادامه کاربرد این سیستم، موجب پیچیدگی بیشتر در سیاستهای مالی و ایجاد فرصتهای ناعادلانه برای برخی از بخشهای اقتصادی میشود. اتخاذ یک نگاه جدید به شفافیت و حذف دستوری نرخهای مختلف، از جمله دلایل مطرح برای این اقدام عنوان شد.
بازار و سیاستگذاران به طور متفاوت به این تغییرات واکنش نشان دادند. برخی از سیاستگذاران معتقدند که این اقدام میتواند در درازمدت به نفع اقتصاد کشور باشد، با ایجاد شفافیت بیشتر و کاهش زمینههای فساد. اما سرمایهگذاران و بازار به دلیل عدم قطعیت و تغییرات ناگهانی، با احتیاط بیشتری عمل میکنند که این خود به کاهش اعتماد و سرمایهگذاری میانجامد.
تأثیرات اقتصادی کوتاهمدت
در عین حال به گفته اقتصاددانان، این تصمیم تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدتی بر اقتصاد کشور خواهد داشت. اولین و مهمترین تأثیر حذف ارز نیمایی، افزایش نرخ ارز آزاد و به دنبال آن، افزایش هزینههای وارداتی است. حذف این ارز منجر به شوک قیمتی در بازار خواهد شد و به افزایش هزینه کالاها و خدمات وارداتی می انجامد. بسیاری از شرکتها و کسبوکارها که به واردات وابسته بودند، با افزایش ناگهانی هزینهها مواجه می شوند که توان رقابتی آنها را کاهش داده و به کاهش سودآوری می انجامد.
تأثیرات بلندمدت بر تولید و صنعت
از سوی دیگر تولیدکنندگان داخلی تحت تأثیر افزایش هزینه های مواد اولیه وارداتی قرار می گیرند. آنهایی که به منابع خارجی نیاز دارند، با چالشهای جدی در زمینه تامین مواد اولیه روبرو خواهند شد. این امر میتواند به کاهش تولید و حتی تعطیلی برخی از صنایع منجر شود. با این حال، اثرات ممکن است بسته به سطح وابستگی صنعت به واردات و توانایی تولید داخلی برای جایگزینی این نیازها متفاوت باشد.
تأثیر بر تجارت خارجی
همچنین حذف ارز نیمایی و افزایش نرخ ارز آزاد بر تجارت خارجی ایران نیز تاثیر خواهد گذاشت. واردکنندگان با چالشهای زیادی در تأمین مالی واردات خود روبرو خواهند شد و ریسکهای تجاری افزایش می یابد. همچنین، این وضعیت میتواند به کاهش رقابتپذیری صادراتی ایران نیز منجر شود، زیرا افزایش نرخ ارز میتواند هزینههای محصولاتی که برای صادرات تولید میشوند را افزایش دهد.
تأثیر بر تورم و معیشت مردم
با این تفاسیر، احتمال دارد تاثیر چشمگیری نیز بر معیشت مردم بگذارد. افزایش چشمگیر نرخ ارز و به تبع آن افزایش قیمت کالاهای مصرفی، تورم را تشدید کرده و فشار مضاعفی بر معیشت مردم وارد خواهد کرد. اقشار کمدرآمد و متوسط جامعه با کاهش قدرت خرید مواجه خواهند شد و هزینههای روزمره زندگی برای بسیاری از خانوادهها غیرقابلتحمل می شود. افزایش هزینههای زندگی علاوه بر کاهش کیفیت زندگی، به افزایش نابرابری نیز خواهد انجامید.
در هر حال، حذف ارز نیمایی تصمیمی پیچیده بوده که ممکن است تأثیرات چندبعدی بر اقتصاد ایران داشته باشد. این اقدام، گرچه با هدف بازگرداندن نظم به بازار ارز و کاهش فساد صورت گرفت، اما در صورت عدم مدیریت، چالشهای بسیاری نیز به همراه خواهد داشت. برای کاهش اثرات منفی و مدیریت تغییرات اقتصادی، به سیاستهای حمایتی و اصلاحات همزمان در حوزههای دیگر اقتصادی احساس نیاز است.
در این وضعیت، توجه به ارتقاء رقابتپذیری صنایع داخلی، توسعه زیرساختها و برنامهریزی برای کاهش وابستگی اقتصادی به واردات، میتواند مسیر کاهش اثرات منفی و توسعه پایدار را هموار کند.