صنعت پتروشیمی جهان در چرخشی آرام

پایگاه خبری افق و اقتصاد _ وینسنت والک، دبیر ارشد و مجری پادکست نشریه Chemical Week، در مصاحبهای با راب وِستِروِلت، سردبیر پیشین همین نشریه و مدیر محتوای کنفرانسهای مؤسسهی S&P Global Commodity Insights، به بررسی تحولات چند سال اخیر صنعت شیمیایی جهان پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری افق و اقتصاد _ در روزگاری که بازارهای انرژی و صنایع شیمیایی زیر سایهی بیثباتیهای جهانی قرار گرفتهاند، گفتوگویی میان دو نام آشنا در عرصه تحلیل صنعت پتروشیمی، تصویری روشن اما نگرانکننده از آیندهی این صنعت ترسیم کرده است.
وینسنت والک، دبیر ارشد و مجری پادکست نشریهی Chemical Week، در مصاحبهای با راب وِستِروِلت، سردبیر پیشین همین نشریه و مدیر محتوای کنفرانسهای مؤسسهی S&P Global Commodity Insights، به بررسی تحولات چند سال اخیر صنعت شیمیایی جهان پرداختند.
این گفتوگو، که همزمان با انتشار رتبهبندی سالانهی «باشگاه میلیارد دلاری» انجام شد، فراتر از یک بررسی آماری بود؛ نوعی مرور تاریخی بر دگرگونیهای ساختاری در صنعتی که دههها شاخص قدرت صنعتی کشورها محسوب میشد. گفتوگو از یک پرسش ساده آغاز شد: «کارت گزارش امسال صنعت شیمیایی چه میگوید؟» اما پاسخها بهروشنی نشان داد که پشت این گزارش، تحولی عمیق در حال شکلگیری است.
رکود طولانی، اما با نظم و انضباط
والک در آغاز به آمارهایی اشاره کرد که شاید در نگاه نخست متناقض بهنظر برسند: درآمد میانهی شرکتهای بزرگ شیمیایی در سال ۲۰۲۴ حدود یک درصد کاهش یافت، در حالی که سود عملیاتی اندکی افزایش داشت. این وضعیت، به تعبیر او، نشان میدهد که صنعت هرچند در چرخهای طولانی از رکود گرفتار شده، اما توانسته است با انضباط مالی و مدیریتی از زیانهای سنگین جلوگیری کند.
او توضیح داد که سال ۲۰۲۳ برای بسیاری از شرکتهای بزرگ، بهویژه در اروپا و شرق آسیا، سالی دشوار بود؛ کاهش دهدرصدی درآمد و افت ۲۵ درصدی سود عملیاتی، شرکتها را به سمت سیاستهای سختگیرانهی کاهش هزینه، تعطیلی خطوط تولید و بازنگری در داراییها سوق داد. با این حال، در سال ۲۰۲۴ نشانههایی از ثبات پدیدار شد؛ ثباتی شکننده اما امیدوارکننده.
به گفتهی والک، عواملی چون ضعف تقاضا در بازارهای مصرفی، مازاد ظرفیت در چین، هزینههای بالای انرژی در اروپا، تورم و نااطمینانیهای ژئوپلیتیکی، مجموعهای از فشارهای بیسابقه را بر صنعت تحمیل کردهاند. او افزود: «اکنون که در سال ۲۰۲۵ هستیم، با بازگشت تعرفهها و تنشهای تجاری در دولت جدید آمریکا، این فشارها حتی پیچیدهتر هم شدهاند.»
از صعود چینیها تا عقبنشینی اروپاییها
در پاسخ به پرسشی درباره تغییر ترکیب شرکتهای برتر، وِستروِلت توضیح داد که «در پنج سال گذشته، فهرست ده شرکت بزرگ تقریباً ثابت مانده است. تنها نکتهی برجسته، رشد شرکتهای چینی و افت تدریجی نامهای بزرگ اروپایی و ژاپنی است.»
او یادآور شد که در فهرست ۲۰۲۴، شرکت BASF همچنان در صدر ایستاده، اما غولهای آسیایی چون Sinopec، Rongsheng Petrochemical و PetroChina بهسرعت در حال نزدیک شدناند. در مقابل، نامهایی مانند Mitsubishi Chemical یا AkzoNobel در حال از دست دادن جایگاه تاریخی خود هستند.
وِستروِلت این روند را ادامهی همان مسیری دانست که از دههی ۲۰۰۰ آغاز شد: «در آن سالها، هنوز نامی از شرکتهای چینی در فهرست نبود، اما امروز سه شرکت از چین در میان ده رتبهی نخست حضور دارند. در همین حال، بازیگران سنتی غربی یا ادغام شدهاند یا از صحنه خارج گشتهاند؛ از ICI و Hoechst گرفته تا Union Carbide و Rohm and Haas.»
او افزود: «تولید جهانی به خاورمیانه منتقل شده و تقاضا به شرق آسیا. شرکتهایی مانند SABIC اکنون بیست سال است که در میان ده بازیگر اصلی قرار دارند. جهانِ شیمی دیگر همان جهانِ غرب نیست.»
پایان دوران غولهای متنوع؟
در بخش دیگری از گفتوگو، والک به تغییرات ساختاری در مدلهای کسبوکار اشاره کرد. شرکتهایی مانند BASF، Dow و DuPont که زمانی نماد «یکپارچگی عمودی» بودند، اکنون مسیر تمرکز و تفکیک را در پیش گرفتهاند. BASF اخیراً اعلام کرده است که حدود ۲۵ میلیارد دلار از کسبوکارهای خود را بهصورت مستقل اداره خواهد کرد؛ اقدامی که میتواند درآمد سالانهی آن را از ۷۰ به ۴۶ میلیارد دلار کاهش دهد و جایگاه اولش را به Sinopec واگذار کند.
در همین راستا، DuPont نیز بخشهای معروف خود در زمینهی الیاف صنعتی، از جمله Kevlar و Nomex، را فروخته و قصد دارد فعالیتهای مرتبط با الکترونیک را جدا کند. اگر این روند ادامه یابد، شرکت که زمانی در صدر جدول بود، ممکن است تا رتبهی نود سقوط کند.
والک با لحنی اندکی تأملآمیز گفت: «در سال ۲۰۰۲، DuPont هنوز شمارهی یک بود. حالا با درآمد کمتر از پنج میلیارد دلار، تنها سایهای از گذشتهی خود باقی مانده است. این تغییر، نه فقط سرنوشت یک شرکت، بلکه بازتابی از تحول در کل صنعت است.»
بازار به چه پاداش میدهد؟
وِستروِلت در ادامه، بحث را به نگرش سرمایهگذاران کشاند و گفت که بازارهای مالی در سالهای اخیر بهروشنی پیام خود را به شرکتها دادهاند: تنوع دیگر مزیت نیست، تمرکز است که پاداش میگیرد.
او گفت: «شرکتهایی مانند BASF یا Dow اکنون با ارزشی کمتر از درآمد سالانهشان معامله میشوند، در حالی که شرکتهای تخصصیتر مثل Linde، Sherwin-Williams و Ecolab، چهار تا هفت برابر درآمدشان ارزشگذاری شدهاند. بازار، مدلهای متمرکز و برندهای تخصصی را ترجیح میدهد.»
این تفاوت فاحش در ارزشگذاری، به گفتهی کارشناسان، تنها نشانهی تغییر در ذائقهی سرمایهگذاران نیست؛ بلکه بیانگر تحول در منطق اقتصادی صنعت شیمی است. زمانی، شرکتهای عظیم چندمحصولی میتوانستند با بهرهگیری از همافزایی میان بخشهای مختلف خود، در برابر نوسانات بازار مقاومت کنند. اما اکنون همان تنوع، بهویژه در شرایط رکود و هزینههای بالا، به باری بر دوش آنها تبدیل شده است.
وِستروِلت افزود: «امروز، غولهای متنوع میان دو فشار گرفتارند؛ از بالا، شرکتهای ملی نفتی با هزینهی پایین خوراک، و از پایین، شرکتهای تخصصی با حاشیه سود بالا. اگر ارزش سهام این شرکتها پایین بماند، ناچار خواهند بود ساختار خود را بازتعریف کنند.»
بازاری که دیگر به اندازه اهمیت نمیدهد
والک نیز در تأیید این دیدگاه گفت: «حتی در دوران رونق اواخر دههی ۲۰۱۰، بازار ترجیح میداد بر شرکتهای متمرکز سرمایهگذاری کند تا بر غولهای چندمنظوره. بیشتر معاملات ادغام و تملک در آن سالها، با هدف تمرکز و نه گسترش انجام شد.»
او تأکید کرد که شکاف میان ارزش شرکتهای تخصصی و شرکتهای متنوع هیچگاه تا این اندازه گسترده نبوده است. این شکاف، اگر پابرجا بماند، فشار سهامداران را برای تفکیک و فروش داراییهای غیراستراتژیک افزایش خواهد داد.
به گفتهی او، آیندهی این صنعت بستگی دارد به اینکه آیا شرکتهای بزرگ میتوانند این فاصله را کاهش دهند و برای مدلهای قدیمی خود توجیه تازهای بیابند یا نه.
چشماندازی از آینده
وِستروِلت در جمعبندی خود گفت: «نخستین نیمهی سال ۲۰۲۵ هنوز نشانهای از جهش تقاضا در اروپا یا ژاپن نداده است. کارخانههای قدیمی در حال تعطیلیاند و تولید بیشتر به چین و خاورمیانه منتقل میشود. ممکن است این روند در کوتاهمدت سودآوری را اندکی بهبود دهد، اما در بلندمدت، وزن و نقش جهانی شرکتهای غربی را کاهش خواهد داد.»
وی همچنین یادآور شد که در بخشهایی مانند لیتیوم و باتری، که پنج سال پیش موجی از سرمایهگذاری به راه افتاده بود، اکنون چرخهی رونق و رکود بهوضوح دیده میشود. بهاینترتیب، حتی حوزههای نوظهور انرژی سبز نیز از نوسانات در امان نیستند.
در سوی دیگر، چین و خاورمیانه با تکیه بر خوراک ارزان، زیرساختهای تازه و سیاستهای دولتی حمایتی، بهسرعت در حال تثبیت جایگاه خود بهعنوان مراکز اصلی تولید جهانیاند. این همان جابهجایی آرام اما عمیقی است که در آمارها شاید چندان محسوس نباشد، اما در نقشهی آیندهی صنعت جهانی شیمیایی اثر ماندگار خواهد گذاشت.
نظمی تازه در صنعت قدیمی
گفتوگوی والک و وِستروِلت را میتوان آینهی تمامنمای دگرگونیهای صنعت شیمیایی جهان دانست. صنعتی که از دههها پیش ستون فقرات اقتصاد صنعتی غرب بود، اکنون در حال بازتعریف خود است؛ از ساختارهای عظیم و پراکنده به واحدهای متمرکز و تخصصی، از غرب به شرق، از اروپا به چین و خاورمیانه.
در این مسیر، بازیگران جدیدی سربرآوردهاند و نامهای قدیمی به سایه رفتهاند. اما شاید مهمتر از همه، این باشد که صنعت شیمیایی در عین رکود، یاد گرفته چگونه منضبط بماند، هزینهها را کنترل کند و خود را با واقعیتهای جدید وفق دهد.
جهانِ شیمی در سکوتی آرام اما پیوسته در حال تغییر است؛ تغییری که اگرچه ممکن است در صفحات آمار پنهان بماند، اما آیندهی تعادل صنعتی جهان را از نو خواهد نوشت.




