سرقت گوشی؛ کاری بس راحت و اقتصادی برای سارق

پایگاه خبری افق و اقتصاد- «امروز گوشیمو به زور ازم گرفتن  !!! وااااای گوشیم و برد !!! گوشیتو بده یا میزنمت !!! برو برو برو برو …..» این ها جمله هایی است که تقریبا ۶۰ درصد از مردمی که گوشی دارند، حداقل یک بار یا شنیده اند یا به زبان آورده اند.

تا به حال حداقل از هر ده نفر شش نفر، یک بار با اینگونه سرقت مواجه شده اند، اما طبق آمار حداقل نیمی از این گوشی ها پیدا و به صاحبان آن تحویل شده است.

در این میان به غیر از ردیابی گوشی، مأموران پلیس با تلاش شبانه روزی خود حداقل نیمی از این سارقان را دستگیر و به دست قانون سپرده اند.

حال آنکه این سارقان از کجا آمده و دلیل اینکه اینگونه اموال مردم را به سرقت میبرند چیست ؟

در هفته های اخیر هر چند روز یک بار روابط عمومی نیروی انتظامی خبر از دستگیری گروهی موبایل قاپ داده و از یک نفر سارق تا گروه چهار نفره دستگیر و برای شناسایی به پایگاه های خود برده است، در مصاحبه با این سارقان به نکاتی دست پیدا کردیم که بازگویی آن خالی از لطف نیست .

زمان شناسایی چهار نفر کنار دیوار با دستبند و پابند ایستاده اند و قربانیان آنها یکی یکی توسط آگاهی مطلع و برای شناسایی به آنجا می ‌آیند. اولین قربانی: «بله خودش است کاملا یادم است از ترس نمی‌توانستم تکان بخورم چاقویی نسبتا بزرگ را زیر گلویم گذاشت و گوشی را از دستم گرفت و به سرعت فرار کرد. کل داستان فقط چند لحظه طول کشید. دو موتوری که یکی دو ترک بود و دیگری راننده داشت در جهت خلاف خیابان منتظرش بودند، به سرعت سوار موتور تک سرنشین شد و گریخت.»

قربانی دیگر هم تقریبا همین داستان را تعریف کرد.

قربانی دیگر و دیگر و دیگر

حدودا سی الی چهل نفر برای شناسایی آمدند برخی گوشیشان را شناسایی کرده و راضی از اینکه دوباره گوشی بدستش رسیده انگار اتفاقی که افتاده بود را فراموش میکردند، بعضی هم خود سارق را شناسایی کرده و مجازات طلب می کردند.

و حالا خود سارق:

بچه کجایی ؟

  • شهرستان

چند وقته که اومدی تهران ؟

  • سه ماهه

چند بار سرقت کردی ؟

  • به خدا اولین بارمه

چند تا گوشی سرقت کردی؟

  • حدودا روزی ۳۰ تا
  • اونا رو چیکار می‌کنی ؟
  • میفروشم، بدهکارم باید بدهی و خرج خانواده‎امو بدم

این سوالاتی بود که از چند تا از سارقان پرسیده شد و معمولا جواب اکثریت شأن یکی بود .

اما وقتی با مامور پرونده صحبت میکنیم تمام این جواب ها را زیر سوال میبرد: «همه اینها هر کدامشان دو بار تا سه بار دستگیر شده اند گاهی برای اعتیاد به مواد مخدر دست به سرقت میزنند گاهی هم برای عادت و خرج زندگی .

اما بعد از دستگیری حدودا نیمی از کسانی که گوشیشان سرقت شده به دنبال آن می آیند و نیمی دیگر شاید هیچ وقت نه شکایت کنند و نه دنبال گوشی شأن بیایند .

پرونده تکمیل می‌شود و با سی چهل شاکی خصوصی به دادگاه فرستاده میشود .

گوشی هایی که پیدا شده به صاحبان شان داده میشود و آنان که فقط شناسایی کردند به دستور قاضی باید از طرف سارق رضایتشان جلب شود . کاری بس راحت و اقتصادی برای سارق. خانواده و دوستان سارق به دنبال جلب رضایت شاکیان پرونده و دادن خسارت گوشی میروند و قاضی حکم نهایی را صادر می کند.

شش ماه، یک سال حبس برای سرقت و چون دیگر شاکی خصوصی ندارد، حبس خود را کشیده و دوباره بعداز شش ماه یا یک سال به این چرخه اقتصادی و به آغوش آدمهای کم توجه جامعه باز میگردد و دوباره روز از نو روزی از نو …

اولین موتوری که میبیند، سرقت میکند و دوباره سراغ رفقای خود رفته و اکیپ خود را جمع می‌کند و دوباره درآمد خود را به روزی چهل تا صد میلیون تومان میرساند .»

اما آیا آسیب روحی و ترسی که در دل قربانی نشسته با گرفتن خسارت گوشی از بین میرود؟

آیا محتواها و یا مدارکی که در گوشی بوده با خسارت دوباره باز میگردد؟

آیا نباید مجازات آنها را طوری در نظر گرفت که سارق محترم دوباره نتواند این کار را انجام دهد؟

اگر دستگاه قضا با کمی دقت، نظارت و مشورت، برای این گونه افراد مجازاتی در نظر بگیرد که سارق بعد از مدت محکومیت خود دوباره دست به چنین کاری نزند، دیگر نیازی نیست ماموران انتظامی دوباره وقت و جان خود را برای این افراد تلف کنند. دیگر نیازی نیست من به این فکر کنم که وقتی در خودرو خود نشسته ام دلم بلرزد که کسی در را باز نکند گوشیم را بدزدد .

دیگر زمان صحبت کردن با تلفن همراهم ترسی ندارم یا وقتی در خیابانی خلوت پا می گذارم از اینکه یک نفر با چاقو جلوی راهم سبز نشود، نمی ترسم.

کمی سخت گیری در احکام صادره از طرف قاضی محترم برای این گونه سارقان هم دل مردم را قرص و محکم میکند هم ماموران پرتلاش انتظامی بهتر امنیت شهر و مردم را تأمین می‌کنند.

 

گزارش: امیر رضایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا